معنی فارسی quincunxial

B1

کوینکونکسیال به الگوهایی اشاره دارد که در آن پنج عنصر به صورت متقارن قرار گرفته‌اند.

Pertaining to or resembling the pattern of a quincunx.

example
معنی(example):

طراحی کوینکونکسیال به اثر هنری عمق بیشتری بخشید.

مثال:

The quincunxial design added depth to the artwork.

معنی(example):

ما الگوهای کوینکونکسیال استفاده‌شده توسط تمدن‌های باستانی را مطالعه کردیم.

مثال:

We studied the quincunxial patterns used by ancient civilizations.

معنی فارسی کلمه quincunxial

: معنی quincunxial به فارسی

کوینکونکسیال به الگوهایی اشاره دارد که در آن پنج عنصر به صورت متقارن قرار گرفته‌اند.