معنی فارسی quindecillionth

B1

یک قسمت از یک عدد که پانزدهمین میلیونم آن است.

One part in a quindecillion equal parts.

example
معنی(example):

او قسمت پانزدهمیلیونم از ترکیب را اندازه‌گیری کرد.

مثال:

He measured the quindecillionth part of the compound.

معنی(example):

یافتن یک پانزدهمیلیونم از یک میلی‌گرم بسیار دشوار است.

مثال:

Finding a quindecillionth of a milligram is very difficult.

معنی فارسی کلمه quindecillionth

: معنی quindecillionth به فارسی

یک قسمت از یک عدد که پانزدهمین میلیونم آن است.