معنی فارسی quindecima

B1

پانزدهمین در یک ترتیب یا مراسم.

The fifteenth in a series or sequence.

example
معنی(example):

پانزدهمین جشنواره به ویژه باشکوه بود.

مثال:

The quindecima of the festival was especially grand.

معنی(example):

او پانزدهمین را با خوشحالی و جشن جشن گرفت.

مثال:

He marked the quindecima with joy and celebration.

معنی فارسی کلمه quindecima

: معنی quindecima به فارسی

پانزدهمین در یک ترتیب یا مراسم.