معنی فارسی quinonic

B2

کینونیک، مربوط به نوع خاصی از کینون‌ها با خواص شیمیایی مشخص.

Referring to compounds that contain or are derived from quinones.

example
معنی(example):

فرم کینونیک این ترکیب نسبت به سایر همتایانش پایدارتر است.

مثال:

The quinonic form of the compound is more stable than its other counterparts.

معنی(example):

در شیمی آلی، ترکیبات کینونیک می‌توانند به عنوان عوامل اکسیدکننده عمل کنند.

مثال:

In organic chemistry, quinonic compounds can act as oxidizing agents.

معنی فارسی کلمه quinonic

: معنی quinonic به فارسی

کینونیک، مربوط به نوع خاصی از کینون‌ها با خواص شیمیایی مشخص.