معنی فارسی quinonyl

B1

کینونیل، گروهی شیمیایی که در ترکیبات آلی وجود دارد.

A chemical group derived from quinones that plays a significant role in various compounds.

example
معنی(example):

گروه کینونیل بخش مهمی از بسیاری از مولکول‌های آلی است.

مثال:

The quinonyl group is an important part of many organic molecules.

معنی(example):

شیمیدان‌ها مشتقات کینونیل را به خاطر پتانسیلشان در مواد جدید مطالعه می‌کنند.

مثال:

Chemists study quinonyl derivatives for their potential in new materials.

معنی فارسی کلمه quinonyl

: معنی quinonyl به فارسی

کینونیل، گروهی شیمیایی که در ترکیبات آلی وجود دارد.