معنی فارسی quintessentiality
C1ماهیت یا کیفیت چیزی که نمایانگر بهترین جنبهها یا عناصر است.
The most perfect or typical example of a quality or class.
- NOUN
example
معنی(example):
دوستی جنبهای هست که مصداق بارز روابط انسانی است.
مثال:
Friendship is the quintessential aspect of human relationships.
معنی(example):
جو صمیمی کافه، جذابیت بارز فرانسوی را القا میکند.
مثال:
The café's ambiance exudes quintessential French charm.
معنی فارسی کلمه quintessentiality
:
ماهیت یا کیفیت چیزی که نمایانگر بهترین جنبهها یا عناصر است.