معنی فارسی quit-dry
B1خشک شدن از نظر آب یا مایعات، حالتی که از نوشیدن مایعات پرهیز میشود و ممکن است به خاطر کمبود آب یا دلایل دیگر باشد.
To stop drinking liquids; a term used often in contexts where hydration is limited or prohibited.
- OTHER
example
معنی(example):
من مجبور شدم خشکتر کنار بگذارم چون گلویم درد میکرد.
مثال:
I had to quit dry because my throat was hurting.
معنی(example):
بعد از پیادهروی، تصمیم گرفتیم باقی روز را بدون آب بخوریم.
مثال:
After the hike, we decided to quit dry for the rest of the day.
معنی فارسی کلمه quit-dry
:
خشک شدن از نظر آب یا مایعات، حالتی که از نوشیدن مایعات پرهیز میشود و ممکن است به خاطر کمبود آب یا دلایل دیگر باشد.