معنی فارسی to-boot

B1

به‌علاوه، علاوه بر این، معمولاً برای بیان یک مزیت یا خصوصیت اضافی در جمله به کار می‌رود.

Used to indicate that something additional is included, typically with a positive connotation.

example
معنی(example):

او یک ترفیع و افزایش حقوق هم به همراه داشت.

مثال:

She got a promotion and a raise to boot.

معنی(example):

او به مهمانی دیر آمد و فراموش کرد که هدیه‌اش را هم بیاورد.

مثال:

He was late to the party, and he forgot the gift to boot.

معنی فارسی کلمه to-boot

: معنی to-boot به فارسی

به‌علاوه، علاوه بر این، معمولاً برای بیان یک مزیت یا خصوصیت اضافی در جمله به کار می‌رود.