معنی فارسی quixotries
B1افعال یا تلاشهای خیالپردازانه و غیرعملی که ممکن است خندهدار یا بیفایده باشند.
Acts or attempts that are quixotic, often seen as whimsical or foolish.
- NOUN
example
معنی(example):
خیالپردازیهای او اغلب به داستانهای جالبی برای دوستانش منجر میشد.
مثال:
His quixotries often resulted in amusing stories for his friends.
معنی(example):
خیالپردازیهای جوانی اغلب با افزایش سن فراموش میشوند.
مثال:
The quixotries of youth are often forgotten with age.
معنی فارسی کلمه quixotries
:
افعال یا تلاشهای خیالپردازانه و غیرعملی که ممکن است خندهدار یا بیفایده باشند.