معنی فارسی rabbeted

B1

شیاری که در لبه‌ی قطعه چوب یا مواد دیگر ایجاد می‌شود تا قطعه‌ای دیگر به راحتی در آن جا بگیرد.

To cut a slot or groove along the edge of a piece of wood or material.

verb
معنی(verb):

To cut a rabbet in a piece of material.

example
معنی(example):

نجار لبه چوب را شیار داد تا یک شیار ایجاد کند.

مثال:

The carpenter rabbeted the edge of the wood to create a groove.

معنی(example):

او قاب را شیار داد تا برای نصب شیشه آماده شود.

مثال:

She rabbeted the frame to prepare it for the glass installation.

معنی فارسی کلمه rabbeted

: معنی rabbeted به فارسی

شیاری که در لبه‌ی قطعه چوب یا مواد دیگر ایجاد می‌شود تا قطعه‌ای دیگر به راحتی در آن جا بگیرد.