معنی فارسی rabbetted
B1فرم پراکندهی گذشته فعل 'rabbet' به معنای ایجاد شیار در اجسام.
Past tense of the verb 'rabbet', meaning to have cut a slot or groove.
- VERB
example
معنی(example):
چوب برای تناسب کامل شیار داده شده بود.
مثال:
The wood was rabbetted for a perfect fit.
معنی(example):
آنها قبل از مونتاژ، پنلها را شیار دادند.
مثال:
They rabbetted the panels before assembly.
معنی فارسی کلمه rabbetted
:
فرم پراکندهی گذشته فعل 'rabbet' به معنای ایجاد شیار در اجسام.