معنی فارسی rabbinize
B1به فرایند تبدیل کردن موضوعات، رفتارها یا مذاکرهها به شیوهای که مطابق با اصول ربانی باشد، اطلاق میشود.
To adapt or transform something in accordance with rabbinic principles or teachings.
- VERB
example
معنی(example):
او قصد داشت رویکرد خود را به رهبری جامعه ربانی کند.
مثال:
He aimed to rabbinize his approach to community leadership.
معنی(example):
این گروه تلاش کردند تا بحثهای خود را به سبک ربانی عاقلانهتر کنند.
مثال:
The group worked to rabbinize their discussions for better guidance.
معنی فارسی کلمه rabbinize
:
به فرایند تبدیل کردن موضوعات، رفتارها یا مذاکرهها به شیوهای که مطابق با اصول ربانی باشد، اطلاق میشود.