معنی فارسی radialis

B1

به عضلات یا عصب‌هایی اطلاق می‌شود که به طرح رادیالی مربوط می‌شوند.

Relating to specific muscles or nerves associated with the radial structure in the body.

example
معنی(example):

عصب رادیالی برای حرکت انگشتان ضروری است.

مثال:

The radialis nerve is essential for finger movement.

معنی(example):

در آناتومی، ماهیچه رادیالی نقش کلیدی در عملکرد ساعد دارد.

مثال:

In anatomy, the radialis muscle plays a key role in forearm function.

معنی فارسی کلمه radialis

: معنی radialis به فارسی

به عضلات یا عصب‌هایی اطلاق می‌شود که به طرح رادیالی مربوط می‌شوند.