معنی فارسی radiality

B1

رادیالیته به ویژگی‌ها و خصوصیات اشکالی اطلاق می‌شود که به صورت شعاعی از یک مرکز به سمت بیرون گسترش می‌یابند.

The quality or state of having a radial structure or pattern.

example
معنی(example):

رادیالیته طراحی شکل را از نظر بصری جذاب کرد.

مثال:

The radiality of the design made the shape visually appealing.

معنی(example):

رادیالیته در بعضی از شکل‌های طبیعی قابل مشاهده است.

مثال:

Radiality can be observed in certain natural formations.

معنی فارسی کلمه radiality

: معنی radiality به فارسی

رادیالیته به ویژگی‌ها و خصوصیات اشکالی اطلاق می‌شود که به صورت شعاعی از یک مرکز به سمت بیرون گسترش می‌یابند.