معنی فارسی radiatus
B1به ویژگیهای مختلف در گیاهان یا جانوران اشاره دارد که شامل نوارهای تابشی است.
Refers to various characteristics in plants or animals that include radiating features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه برگهای رادیاتوس دارد که نور خورشید را جذب میکنند.
مثال:
The plant has radiatus leaves that catch the sunlight.
معنی(example):
گونههای رادیاتوس اغلب در مناطق گرمسیری یافت میشوند.
مثال:
Radiatus species are often found in tropical regions.
معنی فارسی کلمه radiatus
:
به ویژگیهای مختلف در گیاهان یا جانوران اشاره دارد که شامل نوارهای تابشی است.