معنی فارسی radiolucent
B1رادیولوسنت به مواد یا بافتهایی اطلاق میشود که اشعه ایکس به راحتی از آنها عبور میکند.
Describing materials that allow radiation to pass through with little or no obstruction.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Transparent to X-rays
example
معنی(example):
ماده رادیولوسنت اجازه داد تا اشعه ایکس عبور کند.
مثال:
The radiolucent material allowed the X-rays to pass through.
معنی(example):
مواد رادیولوسنت در تصویربرداری مفید هستند.
مثال:
Radiolucent substances are useful in imaging.
معنی فارسی کلمه radiolucent
:
رادیولوسنت به مواد یا بافتهایی اطلاق میشود که اشعه ایکس به راحتی از آنها عبور میکند.