معنی فارسی radioluminescent

B2

رادیولومینسانت به موادی اطلاق می‌شود که هنگام مواجهه با تابش‌های الکترومغناطیسی، نوری از خود ساطع می‌کنند.

Emitting light as a result of exposure to radiation.

example
معنی(example):

رنگ رادیولومینسانت در تاریکی درخشان می‌شود.

مثال:

The radioluminescent paint glows in the dark.

معنی(example):

دانشمندان مواد رادیولومینسانت را برای استفاده در علائم ایمنی مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study radioluminescent materials for use in safety signs.

معنی فارسی کلمه radioluminescent

: معنی radioluminescent به فارسی

رادیولومینسانت به موادی اطلاق می‌شود که هنگام مواجهه با تابش‌های الکترومغناطیسی، نوری از خود ساطع می‌کنند.