معنی فارسی radiolucencies
B1رادیولوسنسها به نواحی غیرمتراکم و تیره در تصاویر رادیولوژیک اشاره دارند.
Instances of areas that appear less dense on imaging studies, suggestive of pathology.
- NOUN
example
معنی(example):
چندین رادیولوسنس در گزارش تصویربرداری شناسایی شد.
مثال:
Multiple radiolucencies were detected in the imaging report.
معنی(example):
خوشهای از رادیولوسنسها میتواند نشانهای از یک مشکل زمینهای باشد.
مثال:
The cluster of radiolucencies could suggest an underlying issue.
معنی فارسی کلمه radiolucencies
:
رادیولوسنسها به نواحی غیرمتراکم و تیره در تصاویر رادیولوژیک اشاره دارند.