معنی فارسی railwayless

B2

عدم وجود راه‌آهن یا خطوط ریلی.

Lacking railroads or railway lines.

example
معنی(example):

این منطقه نسبتاً بدون راه‌آهن است و به اتوبوس‌ها وابسته است.

مثال:

The area is quite railwayless and depends on buses.

معنی(example):

زندگی در یک شهر بدون راه‌آهن می‌تواند برای مسافران چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

Living in a railwayless town can be challenging for travelers.

معنی فارسی کلمه railwayless

: معنی railwayless به فارسی

عدم وجود راه‌آهن یا خطوط ریلی.