معنی فارسی raisons
B1دلایل، علل یا توضیحات برای یک عمل یا وضعیت هستند.
Causes or explanations for something.
- NOUN
example
معنی(example):
دلایل این تصمیم روشن بود.
مثال:
The reasons for the decision were clear.
معنی(example):
او دلایل متعددی برای غیبت خود ارائه داد.
مثال:
He gave several reasons for his absence.
معنی فارسی کلمه raisons
:
دلایل، علل یا توضیحات برای یک عمل یا وضعیت هستند.