معنی فارسی rammer

B1

رامر، ابزاری برای فشرده‌سازی مواد مانند خاک یا آسفالت.

A tool used for compacting materials such as soil or asphalt.

example
معنی(example):

کارگر ساختمان از یک رامر برای فشرده کردن خاک استفاده کرد.

مثال:

The construction worker used a rammer to compact the soil.

معنی(example):

یک رامر برای ایجاد یک بنیاد محکم ضروری است.

مثال:

A rammer is essential for laying a solid foundation.

معنی فارسی کلمه rammer

: معنی rammer به فارسی

رامر، ابزاری برای فشرده‌سازی مواد مانند خاک یا آسفالت.