معنی فارسی rammies

A2

به طور عامیانه به نوعی عروسک یا جایزه اشاره دارد.

A colloquial term for small toys or dolls.

noun
معنی(noun):

A disorderly argument or disturbance; a fracas.

example
معنی(example):

بچه‌ها تمام روز با رامیزهای خود بازی کردند.

مثال:

The kids played with their rammies all day.

معنی(example):

او رامیزهایی از مکان‌های مختلف جمع‌آوری کرد.

مثال:

She collected rammies from different places.

معنی فارسی کلمه rammies

: معنی rammies به فارسی

به طور عامیانه به نوعی عروسک یا جایزه اشاره دارد.