معنی فارسی rampancies
B1رَمانسها، حالتهای بیروزه یا غیرقابل کنترل از رشد چیزی را توصیف میکند.
Plural of rampancy; refers to multiple instances of uncontrolled growth or spread.
- NOUN
example
معنی(example):
رشد بیرویه آفتها محصولات را به طور کامل نابود کرد.
مثال:
The rampancies of the pests destroyed the crops completely.
معنی(example):
رشد بیرویه حیات وحش شهری میتواند گونههای محلی را مختل کند.
مثال:
Rampancies in urban wildlife can disrupt local fauna.
معنی فارسی کلمه rampancies
:
رَمانسها، حالتهای بیروزه یا غیرقابل کنترل از رشد چیزی را توصیف میکند.