معنی فارسی ramshackleness
B1وضعیت یا کیفیت در هم و برهم بودن چیزی.
The quality of being ramshackled; dilapidation.
- NOUN
example
معنی(example):
درهم و برهم بودن ساختمان یک نگرانی ایمنی بود.
مثال:
The ramshackleness of the building was a safety concern.
معنی(example):
آنها درباره درهم و برهمی مکان قبل از نوسازی صحبت کردند.
مثال:
They talked about the ramshackleness of the place before renovating it.
معنی فارسی کلمه ramshackleness
:
وضعیت یا کیفیت در هم و برهم بودن چیزی.