معنی فارسی ramshackly
B1به وضعیت یا کیفیت در هم و برهم اشاره دارد.
Characterized by a state of disrepair; dilapidated.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در یک آپارتمان خراب و درهم و برهم زندگی میکرد که نیاز به تعمیرات داشت.
مثال:
He lived in a ramshackly apartment that needed repairs.
معنی(example):
دیوار درهم و برهم حفاظت زیادی را فراهم نمیکرد.
مثال:
The ramshackly fence did not provide much protection.
معنی فارسی کلمه ramshackly
:
به وضعیت یا کیفیت در هم و برهم اشاره دارد.