معنی فارسی rangeman

B1

شخصی که در شناسایی یا مدیریت حیات وحش و محیط طبیعی تخصص دارد.

A person skilled in identifying or managing wildlife and natural environments.

example
معنی(example):

رنگمان قادر است انواع مختلفی از حیوانات را در طبیعت شناسایی کند.

مثال:

The rangeman can identify various types of animals in the wild.

معنی(example):

او به عنوان رنگمان آموزش دید تا در حفظ محیط زیست کار کند.

مثال:

He trained as a rangeman to work in conservation.

معنی فارسی کلمه rangeman

: معنی rangeman به فارسی

شخصی که در شناسایی یا مدیریت حیات وحش و محیط طبیعی تخصص دارد.