معنی فارسی ranked
B1رتبهبندی شده، به معنای قرار دادن چیزی یا کسی در یک رشته نسبت به دیگر امور بر اساس کیفیت یا میزان، معمولاً در یک سیستم رقابتی.
Assigned a position in a scale or hierarchy, typically in a competitive context.
- verb
verb
معنی(verb):
To place abreast, or in a line.
معنی(verb):
To have a ranking.
مثال:
Their defense ranked third in the league.
معنی(verb):
To assign a suitable place in a class or order; to classify.
معنی(verb):
To take rank of; to outrank.
example
معنی(example):
تیمهای ردهبندی شده در مرحله نهایی رقابت خواهند کرد.
مثال:
The ranked teams will compete in the finals.
معنی(example):
او سال گذشته در کلاس خود رتبه اول را کسب کرد.
مثال:
He was ranked first in his class last year.
معنی فارسی کلمه ranked
:
رتبهبندی شده، به معنای قرار دادن چیزی یا کسی در یک رشته نسبت به دیگر امور بر اساس کیفیت یا میزان، معمولاً در یک سیستم رقابتی.