معنی فارسی ranknesses

B1

چندین نوع یا مورد از بوی بد یا مقام.

Plural form of rankness; multiple instances of unpleasant smells or statuses.

example
معنی(example):

بوی‌های مختلف می‌تواند به طور گسترده‌ای متفاوت باشد.

مثال:

The ranknesses of different odors can vary widely.

معنی(example):

ما درباره بوی‌های مختلف گیاهان در باغ صحبت کردیم.

مثال:

We discussed the ranknesses of various plants in the garden.

معنی فارسی کلمه ranknesses

: معنی ranknesses به فارسی

چندین نوع یا مورد از بوی بد یا مقام.