معنی فارسی rankshifting

B1

فرایند تغییر رده، که می‌تواند در سازمان‌ها برای بهینه‌سازی و ارتقا استفاده شود.

The process of moving individuals between different ranks or positions.

verb
معنی(verb):

To use a phrase as a subunit of a longer one

example
معنی(example):

تغییرات رتبه می‌تواند فرصت‌های پیشرفت ایجاد کند.

مثال:

Rankshifting can create opportunities for advancement.

معنی(example):

شرکت بر تغییرات رده تمرکز کرده است تا عملکرد را بهبود بخشد.

مثال:

The company is focusing on rankshifting to improve performance.

معنی فارسی کلمه rankshifting

: معنی rankshifting به فارسی

فرایند تغییر رده، که می‌تواند در سازمان‌ها برای بهینه‌سازی و ارتقا استفاده شود.