معنی فارسی rasse

B1

زیبایی، جذابیت خاص و شگفت‌انگیز یک مکان یا چیز.

The aesthetic quality of a place or object that is striking.

example
معنی(example):

زیبایی طبیعی چشم‌انداز آنها را بی‌نفس گذاشت.

مثال:

The rasse of the landscape left them breathless.

معنی(example):

آنها در حال کوهنوردی در کوه‌ها، زیبایی را تحسین کردند.

مثال:

They admired the rasse as they hiked through the mountains.

معنی فارسی کلمه rasse

: معنی rasse به فارسی

زیبایی، جذابیت خاص و شگفت‌انگیز یک مکان یا چیز.