معنی فارسی ratable
B1قابلیت ارزیابی یا ردهبندی بر اساس استانداردهای مشخص.
Capable of being assessed or evaluated according to criteria.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Able to be evaluated with a rating.
example
معنی(example):
این پروژه بر اساس معیارهای موفقیت قابل ردهبندی است.
مثال:
The project is ratable based on its success metrics.
معنی(example):
داراییهای قابل ردهبندی میتوانند برای اهداف سرمایهگذاری ارزیابی شوند.
مثال:
Ratable assets can be evaluated for investment purposes.
معنی فارسی کلمه ratable
:
قابلیت ارزیابی یا ردهبندی بر اساس استانداردهای مشخص.