معنی فارسی ratatouille

B2 /ɹæt.əˈtuː.i/

یک غذای خوشمزه و سنتی فرانسوی که معمولاً از سبزیجات ریز خرد شده درست می‌شود.

A Provençal dish made from stewed vegetables, typically including eggplant, zucchini, and bell peppers.

noun

معنی(noun):

A traditional French Provençal stewed vegetable dish consisting primarily of tomatoes, zucchini and eggplant, with other ingredients.

example

معنی(example):

من یک راتاتوئی خوشمزه با سبزیجات تازه درست کردم.

مثال:

I made a delicious ratatouille with fresh vegetables.

معنی(example):

راتاتوئی یک غذای سنتی فرانسوی است که در تابستان محبوب است.

مثال:

Ratatouille is a traditional French dish popular in summer.

معنی فارسی کلمه ratatouille

یک غذای خوشمزه و سنتی فرانسوی که معمولاً از سبزیجات ریز خرد شده درست می‌شود.