معنی فارسی ratbag
B1 /ˈɹæt.bæɡ/شخصی که شیطنت می‌کند یا مشکل‌ساز است، به طور غیررسمی و معمولاً به شکلی محبت‌آمیز.
A mischievous or troublesome person, often used affectionately.
- noun
noun
معنی(noun):
A despicable person.
مثال:
Then he went and sneaked on me to my boss. What a ratbag!
معنی(noun):
(sometimes affectionate) A mischievous person, especially a child.
example
معنی(example):
اینقدر رتاگ نباش؛ به معلمت گوش کن.
مثال:
Don't be such a ratbag; listen to your teacher.
معنی(example):
آن رتاگ همیشه در مدرسه مشکل ایجاد می‌کند.
مثال:
That ratbag always causes trouble at school.
معنی فارسی کلمه ratbag
:
شخصی که شیطنت می‌کند یا مشکل‌ساز است، به طور غیررسمی و معمولاً به شکلی محبت‌آمیز.
