معنی فارسی ratchetlike
B1شبیه به رچ یا دارای ویژگیهای مشابه آن.
Having characteristics or mechanisms resembling those of a ratchet.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اسباببازی یک مکانیزم شبیه رچ داشت.
مثال:
The toy had a ratchetlike mechanism.
معنی(example):
استدلال او یک پیشرفت شبیه رچ داشت.
مثال:
His argument had a ratchetlike progression.
معنی فارسی کلمه ratchetlike
:
شبیه به رچ یا دارای ویژگیهای مشابه آن.