معنی فارسی rationalistically
B2به صورت عقلانی؛ به شیوهای که از دلایل منطقی پیروی کند.
In a manner that is based on reason or logical thought.
- ADVERB
example
معنی(example):
او تصمیمش را به صورت عقلانی توضیح داد و دلایل محکمی ارائه کرد.
مثال:
She explained her decision rationalistically, providing solid reasons.
معنی(example):
از نظر عقلانی، رویکرد او منطقی و توجیهپذیر بود.
مثال:
Rationalistically, his approach was sound and justified.
معنی فارسی کلمه rationalistically
:
به صورت عقلانی؛ به شیوهای که از دلایل منطقی پیروی کند.