معنی فارسی rationalizable
B1قابل توجیه؛ رفتار یا تصمیمی که بتوان با دلایل منطقی آن را توضیح داد.
Able to be explained or justified through rational thought.
- VERB
example
معنی(example):
رفتار او با توجه به شرایط قابل توجیه بود.
مثال:
His behavior was rationalizable given the circumstances.
معنی(example):
بسیاری از اعمال میتوانند قابل توجیه باشند اگر زمینه بزرگتر را در نظر بگیرید.
مثال:
Many actions can be rationalizable if one considers the larger context.
معنی فارسی کلمه rationalizable
:
قابل توجیه؛ رفتار یا تصمیمی که بتوان با دلایل منطقی آن را توضیح داد.