معنی فارسی rationless
B2بدون سهم، وضعیتی که در آن منابع به طور بیحد و حصر و بدون محدودیت در دسترس باشند.
A state in which there is an abundance of resources without the need for rationing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم فراوانی بدون سهم، دیدگاههای سنتی منابع را به چالش میکشد.
مثال:
The concept of rationless abundance challenges traditional views of resources.
معنی(example):
زندگی در یک جامعه بدون سهم میتواند نحوه دید ما نسبت به مصرف را تغییر دهد.
مثال:
Living in a rationless society could change how we view consumption.
معنی فارسی کلمه rationless
:
بدون سهم، وضعیتی که در آن منابع به طور بیحد و حصر و بدون محدودیت در دسترس باشند.