معنی فارسی rattail
B1 /ˈɹæt.teɪl/مدل موی دمموهای رت که در آن موها در یک نقطه باریک جمع میشوند و به پایین آویزان میشوند.
A type of hairstyle characterized by a long, thin section of hair.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of the large dark-colored deep-sea fish of the Macrouridae family of ray-finned fish.
معنی(noun):
A hairstyle characterized by a long lock of tail-like hair dangling from the back of the head.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت برای تنوع، مدل موی دمموهای رت را انتخاب کند.
مثال:
She decided to get a rattail hairstyle for a change.
معنی(example):
دمموهای رت میتواند به روشهای مختلفی حالت داده شود.
مثال:
A rattail can be styled in various ways.
معنی فارسی کلمه rattail
:
مدل موی دمموهای رت که در آن موها در یک نقطه باریک جمع میشوند و به پایین آویزان میشوند.