معنی فارسی rattoon

B1

ابزاری یا تکنیکی برای ایجاد خطوط دقیق در طراحی.

An instrument or technique used for creating precise lines in art.

example
معنی(example):

راحت‌کننده بخشی اساسی از فرآیند نقاشی بود.

مثال:

The rattoon was an integral part of the drawing process.

معنی(example):

او از راحت‌کننده برای ایجاد خطوط دقیق در آثار هنری خود استفاده کرد.

مثال:

She used a rattoon to create precise lines in her artwork.

معنی فارسی کلمه rattoon

: معنی rattoon به فارسی

ابزاری یا تکنیکی برای ایجاد خطوط دقیق در طراحی.