معنی فارسی ravagement
B2ویرانی به معنای تخریب یا نابودی شدید، به ویژه در زمینههای طبیعی.
Severe destruction, particularly concerning natural environments.
- NOUN
example
معنی(example):
ویرانی جنگل به از دست رفتن حیات وحش منجر شد.
مثال:
The ravagement of the forest led to a loss of wildlife.
معنی(example):
پس از ویرانی، تلاشهای احیاء بلافاصله آغاز شد.
مثال:
After the ravagement, restoration efforts began immediately.
معنی فارسی کلمه ravagement
:
ویرانی به معنای تخریب یا نابودی شدید، به ویژه در زمینههای طبیعی.