معنی فارسی ravager

B2

ویرانگر، کسی یا چیزی که باعث آسیب جدی می‌شود.

One who causes severe damage or destruction.

example
معنی(example):

طوفان ویرانگر شهر ساحلی بود.

مثال:

The storm was a ravager of the coastal town.

معنی(example):

ویرانگران طبیعت اکوسیستم‌ها را به طور بنیادینی مختل می‌کنند.

مثال:

Ravagers of nature disrupt ecosystems fundamentally.

معنی فارسی کلمه ravager

: معنی ravager به فارسی

ویرانگر، کسی یا چیزی که باعث آسیب جدی می‌شود.