معنی فارسی ravenish

B1

دیوانه‌وار اشاره به ویژگی غذایی یا نسبتی که شبیه به کلاغ باشد.

Resembling or characteristic of a raven, often in terms of lust or greed.

example
معنی(example):

پرندهٔ دیوانه‌وار به پایین آمد تا طعمه‌اش را بگیرد.

مثال:

The ravenish bird swooped down to catch its prey.

معنی(example):

اشتها دیوانه‌وار او باعث شد که تمام پیتزا را بخورد.

مثال:

His ravenish appetite made him finish the entire pizza.

معنی فارسی کلمه ravenish

: معنی ravenish به فارسی

دیوانه‌وار اشاره به ویژگی غذایی یا نسبتی که شبیه به کلاغ باشد.