معنی فارسی ravishers

B1

شخصی که دیگران را به زور وادار به عمل جنسی می‌کند.

People who seize or take by force, often used in a negative context to refer to those who commit sexual assault.

example
معنی(example):

شکنندگان بعد از حادثه دستگیر شدند.

مثال:

The ravishers were arrested after the incident.

معنی(example):

در داستان‌های تاریخی، شکنندگان معمولاً با عواقب شدید روبرو می‌شدند.

مثال:

In historical tales, ravishers often faced severe consequences.

معنی فارسی کلمه ravishers

: معنی ravishers به فارسی

شخصی که دیگران را به زور وادار به عمل جنسی می‌کند.