معنی فارسی ravissant
B2به معنای بسیار زیبا و دلربا، چیزی که توجه و تحسین دیگران را به خود جلب میکند.
Delightful, enchanting or fascinating; often used to describe something that is visually appealing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس زیبا و جذاب بود و همه را در مهمانی مجذوب خود کرد.
مثال:
The dress was ravissant, captivating everyone at the party.
معنی(example):
اجرا هنرمند زیبا و جذاب بود و تماشاگران را شگفتزده کرد.
مثال:
The artist's performance was ravissant and left the audience in awe.
معنی فارسی کلمه ravissant
:
به معنای بسیار زیبا و دلربا، چیزی که توجه و تحسین دیگران را به خود جلب میکند.