معنی فارسی re-balancing
B1تعادل مجدد به فرآیند تغییر و تنظیم مجدد نسبت داراییها در یک پرتفو برای حفظ سطح ریسک و بازده مورد نظر اطلاق میشود.
The process of realigning the proportions of assets in a portfolio.
- VERB
example
معنی(example):
این شرکت بر تعادل مجدد پرتفوی سرمایهگذاری خود تمرکز دارد.
مثال:
The company is focusing on re-balancing its investment portfolio.
معنی(example):
تعادل مجدد میتواند به کاهش ریسک در برنامهریزی مالی کمک کند.
مثال:
Re-balancing can help reduce risk in financial planning.
معنی فارسی کلمه re-balancing
:
تعادل مجدد به فرآیند تغییر و تنظیم مجدد نسبت داراییها در یک پرتفو برای حفظ سطح ریسک و بازده مورد نظر اطلاق میشود.