معنی فارسی re-born
B1تولد دوباره، به معنای تجربهای عمیق از تغییر یا تجدید حیات.
To be born again, often in a metaphorical sense indicating a significant transformation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بعد از درمان، او احساس میکرد که یک فرد تازه متولد شده است.
مثال:
After the therapy, she felt like a re-born person.
معنی(example):
او بعد از تغییر کامل سبک زندگیاش احساس تولدی دوباره کرد.
مثال:
He felt re-born after changing his lifestyle completely.
معنی فارسی کلمه re-born
:
تولد دوباره، به معنای تجربهای عمیق از تغییر یا تجدید حیات.