معنی فارسی re-built

B1

بخش یا ساختاری که دوباره ساخته شده است.

Something that has been rebuilt.

example
معنی(example):

ساختمان دوباره ساخته شده قوی‌تر از قبل بود.

مثال:

The re-built structure was stronger than before.

معنی(example):

آنها بخش دوباره ساخته شده شهر را تحسین کردند.

مثال:

They admired the re-built section of the city.

معنی فارسی کلمه re-built

: معنی re-built به فارسی

بخش یا ساختاری که دوباره ساخته شده است.