معنی فارسی rebukes
B1سرزنش کردن، به دلیل رفتار یا عملکرد نادرست کسی، از او انتقاد کردن.
To criticize or reprimand someone for their actions or behavior.
- noun
noun
معنی(noun):
A harsh criticism.
example
معنی(example):
معلم دانشآموز را به خاطر دیر آمدن سرزنش میکند.
مثال:
The teacher rebukes the student for being late.
معنی(example):
او اغلب دوستانش را وقتی اشتباه میکنند سرزنش میکند.
مثال:
She often rebukes her friends when they make mistakes.
معنی فارسی کلمه rebukes
:
سرزنش کردن، به دلیل رفتار یا عملکرد نادرست کسی، از او انتقاد کردن.