معنی فارسی re-charge
B1به معنای شارژ مجدد یا فعال کردن دوباره چیزی است.
To perform the action of charging again or renewing something.
- VERB
example
معنی(example):
فراموش نکنید که پس از تمام شدن باتری، تلفن خود را دوباره شارژ کنید.
مثال:
Don't forget to re-charge your phone after it runs out of battery.
معنی(example):
شما باید قبل از پایان ماه، اشتراک خود را دوباره فعال کنید.
مثال:
You need to re-charge your subscription before the end of the month.
معنی فارسی کلمه re-charge
:
به معنای شارژ مجدد یا فعال کردن دوباره چیزی است.