معنی فارسی re-commenced
B1دوباره شروع به انجام کاری که قبلاً متوقف شده بود.
To begin an activity again after it has been interrupted or stopped.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت پس از تعطیلی کوتاه مدت، عملیات را دوباره آغاز کرده است.
مثال:
The company has re-commenced operations after a brief shutdown.
معنی(example):
پس از طوفان، آنها کارهای ساخت و ساز را دوباره آغاز کردند.
مثال:
After the storm, they re-commenced the construction work.
معنی فارسی کلمه re-commenced
:
دوباره شروع به انجام کاری که قبلاً متوقف شده بود.